اول اینکه فردا دو تا امتحان یادگیری ماشین و انقلاب دارم و شک ندارم که یکیشو میوفتم و دارم تلف میشم ولی خب باید اینم اینجا مینوشتم.

امروز اولین جلسه ی ترم یک طراحی بود. خیلی خوشحالم خیلی خوشحال بودم؛ با اینکه کلی میترسیدم که وای یعنی چی میشه اگه کار بقیه خوب باشه من بد باشم؟ اگه نتونم سوال بپرسم اگه ایرادامو نفهمم. ولی خیلی خوب بود و از اون بیشتر استاده باحال بود. چون خیلی خشن گفت برای هفته ی دیگه ۳۰۰ تا طرح باید بکشیم و ۸ تا رنگ رو رنگ بزنیم و کلی کار دیگه و منم که خیلی دوس دارم مجبورم کنن این کارا رو بکنم فلذا بسیار خرسندم:)

فقط اگر میشد ماسک نبود که خفه شیم خیلی بهتر میشد.

باید برگردم سر امتحانم و فقط اومدم بگم که بعد مدتها احساس شوق میکنم و خوشحالم:)

برای بی حسی های آینده

یکم بیرون زدن از دایره ی راحتی

از چیزای معمولی حرف بزنیم

خیلی ,ی ,اگه ,میشد ,اینکه ,رنگ ,دیگه و ,و منم ,منم که ,کار دیگه ,کلی کار

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نویسنده شاعر (اکبر کوراوند) This website for know about Shia and people of iran اخبار اقتصادی فوری بیماری های روحی و روانی رویدادهای صنعت پمپ فروشگاه اینترنتی زیورآلات لوکس گلامور چون که من اینجا بودم. گردابی اخبار ایران و سراسر جهان